لذّت حیات

کسی که در زندگی لذّت نمی برد، انسانی مُرده است ...

لذّت حیات

کسی که در زندگی لذّت نمی برد، انسانی مُرده است ...

لذّت در زندگی چیست و شامل کدام لذّت هاست؟ بالاترین سطح و حدّ لذّت تا کجاست؟ اصلاً مگر لذّت، تَه دارد؟

یکی از مهم ترین صفات پروردگار، صفت عدل است. اهمیت این صفت الهی تا آنجاست که متکلمین و فلاسفه اسلامی هنگامی که میخواهند از ویژگی های خداوند(قدرت، علم، اراده و ...) سخن به میان آورند و آن ها را مورد بررسی قرار دهند، بحثی معمولا عمیق و سنگین میکنند که مردم عادی چیزی از آن متوجه نمیشوند؛ ولی مسائل عدل مورد توجه همه مردم اعم از دانشمند دینی و عادی است. از این روست که شیعه اصل دوم دین را «عدل» میداند(البته تنها دلیل این نیست). 

حال که دانستیم عدل از جایگاه بسیار مهمی در زندگی مردم برخوردار است و درواقع عامی ترین گروه مردم-حتی یک روستایی بسیار ساده- نیز به اشکالاتی که در این مسئله ایراد میشود، فکر میکنند و به دنبال پاسخ هستند، لازم است که در ابتدا به گوشه ای از این مشکلات اشاره شود و جستجوی از پاسخ ها را به خوانندۀ گرامی واگذار مینماییم.

برای پاسخ به این سوالات میتوانید به کتاب «عدل الهی» نوشتۀ استاد شهید مطهری مراجعه نموده و مسائل خود را برطرف نمایید.

دانلود نرم افزار آثار شهید مطهری برای اندروید - کلیک کنید

دانلود فایل الکترونیکی (PDF) کتاب عدل الهی - کلیک کنید 

تعدادی از پرسش هایی که به عنوان نقص در نظام خلقت و اشکال در عادل بودن پروردگار ممکن است در ذهن انسان پدید آید:

چرا در جهان، تبعیض و تفاوت وجود دارد؟ چرا یکى سفید است و دیگری سیاه، یکی زشت است و دیگری زیبا، یکی سالم است و دیگری علیل؟ بلکه چرا یکی انسان است و دیگری گوسفند یا کرم خاکی؟ یکی جماد است و دیگری نبات؟ یکی شیطان است و دیگری فرشته؟ چرا همه مانند هم نیستند؟ چرا همه سفید و یا همه سیاه نیستند؟ چرا همه زیبا و یا همه زشت نیستند؟ و اگر بنا است تفاوتی در کار باشد چرا آنکه سفید است سیاه نشد و آنکه سیاه است سفید نشد؟ چرا آنکه زشت است زیبا نشد و آنکه زیبا است زشت نشد؟

پرسش دیگر در مورد فناها و نیستی ها است: چرا اشیاء، موجود مى‏شوند و سپس معدوم مى‏گردند؟ چرا مرگ، مقرّر شده است؟ چرا انسان بدنیا می‏ آید و پس از آنکه لذت حیات را چشید و آرزوی جاوید ماندن در او زنده شد به دیار نیستی فرستاده مى‏شود؟

 عدم‏ محض بهتر از وجود ناقص است. هر چیزی و هر کسی تا موجود نشده حقی ندارد، اما همین‏که موجود شد حق بقا پیدا مى‏کند. اگر اشیاء اصلًا بوجود نمی ‏آمدند در آسایش و سعادت بیشتری بودند از اینکه آورده و سپس با ناکامی برده شوند؛ پس چنین آوردنی ظلم است.

پرسش دیگر این است که: گذشته از مدت محدود هستی ها و پیدایش فناها و نیستی ها، وجود نقص ها از قبیل جهل، عجز، ضعف، فقر براى چیست؟

پرسش دیگر این است: گذشته از تبعیضها و تفاوتها، و گذشته از اینکه هر چیزی جبراً محکوم به فنا است، و گذشته از اینکه برخی موجودات که به دنیا مى‏ آیند برخی از لوازم حیات از آنها دریغ مى‏شود، وجود آفات و بلایا و مصائب که در نیمه راه، یک موجود را به دیار نیستی مى‏برد و یا در مدت هستى، هستى او را مقرون به رنج و ناراحتى مى‏کند برای چیست؟ میکروبها، بیماریها، ظلم و اختناق‏ها، سرقتها، سیلها، طوفانها، زلزله‏ها، جداییها، مصیبتها، جنگها، تضادها، شیطان، نفس امّاره و غیره، براى چیست؟

 وقتى تجهیزات »دفاعى« و »حفاظتی» موجودات زنده را در برابر خطرها، شاهدی بر نظم و حکمت الهی مى‏گیریم فوراً این سؤال مطرح مى‏شود که اساساً چرا باید خطر وجود داشته باشد تا نیازى به سیستمهاى دفاعى و حفاظتى باشد؟ چرا میکروبهاى آسیب‏ رسان وجود دارند تا لازم شود به وسیله گلبولهاى سفید با آنها مبارزه شود؟ چرا درنده تیزدندان‏آفریده مى‏شود تا احتیاجى به پای دونده و یا به شاخ و دیگر وسائل دفاع باشد؟ در جهان حیوانات از طرفى ترس و حسّ گریز از خطر در حیوانات ضعیف و شکار شدنى وجود دارد، و از طرف دیگر سبعیّت و درنده‏خوئى در حیوانات نیرومند و شکارکننده قرار داده شده است. براى بشر این پرسش مطرح مى‏شود که: چرا عامل هجوم و تجاوز وجود دارد تا لازم شود تجهیزات دفاعى از روى شعور و حساب بوجود آید؟


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی