انسان هایى که افق شخصیت شان را شهوت پر کرده است به هیچ وجه آینده نگر نیستند، حتى آینده ى دنیایى شان را هم نمى توانند درست تجزیه و تحلیل کنند، عموماً گرفتار آینده نگرى هاى وَهمى هستند. یک خانم بدحجاب که زیبایى هاى خود را به نامحرمان مى نمایاند مى فهمد به طور طبیعى همسرش به او بدبین مى شود، ولى نمى تواند رابطه ى این خود نمودن ها را به دعواى با همسر و طلاقى که پیش مى آید ربط دهد، به این معنى که نمى تواند آینده اى را که با این خودنمودن ها در پیش است به کار هاى امروزى خود وصل نماید.
این مادر نمى تواند بدحجابى امروز دخترش را به ناسازگارى فرداى آن دختر با همسرش متصل کند، مانند حیوانات که نمى توانند آینده را درست تجزیه و تحلیل نماید، چون واقعى بودن ارتباطِ حال با آینده را درک نمى کنند. بر عکسِ انسانِ مؤمن که با آن وسعت بینش الهى که پیدا مى کند، حتى مى تواند رابطه ى امروز خود را با قیامت و ابدیت خود درک کند و نه تنها قیامت را نزدیک مى بیند بلکه همین حالا اعمال خود را در قیامت ارزیابى مى کند و چون از یاد مرگ غفلت نکرده همراه ارزیابى کار هایش تا ابدیتِ خود وسعت دارد.
منبع؛ هنر مردن، استاد اصغر طاهر زاده صص. 64 و 65