لذّت حیات

کسی که در زندگی لذّت نمی برد، انسانی مُرده است ...

لذّت حیات

کسی که در زندگی لذّت نمی برد، انسانی مُرده است ...

لذّت در زندگی چیست و شامل کدام لذّت هاست؟ بالاترین سطح و حدّ لذّت تا کجاست؟ اصلاً مگر لذّت، تَه دارد؟

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «روح» ثبت شده است

بدن وسیله اى براى استکمال روح است. حال اگر این وسیله دیگر براى روح قابل استفاده نباشد، روح از آن منصرف مى شود. این نوع انصرافِ روح از بدن به صورت «مرگ» ظاهر مى شود، حال به دو شکل روح از بدن منصرف مى شود و آن را ترک مى کند، یکى به این صورت که روح دیگر نیاز به بدن نداشته باشد و در آن حدّ که لازم بوده از بدن خود استفاده کرده باشد، مثل پیرمرد یا پیرزنى که قلبش از کار مى افتد، حال اگر قلبش را تحریک کنید و شوک دهید، کلیه اش یارى نمى کند و از کار مى افتد و اگر کلیه را مدد کنید، عضو دیگرى شروع به ناسازگارى مى کند، چون روح یا نفسِ او به صورت تکوینى مى خواهد از بدن منصرف شود و این انصراف از یک عضوى شروع مى گردد. نوع دیگرِ انصرافِ نفس از بدن به علت مشکلى است که براى بدن پیش مى آید، مثل نقصانى که در حوادث رانندگى و یا در حوادث غیرطبیعى دیگر براى بدن انسان پیش مى آید، در این حالت هم اگر بدن طورى خراب شد که براى روح قابل استفاده نبود، روح از بدن منصرف مى شود.